سفارش تبلیغ
صبا ویژن

رنگین کمان

شرح حال دل من !

دلم گرفته
تنهام! هیچکی باورش نمیشه . اما من تنهام ....

هیچ کس و
ندارم که بتونم همه ی دردهامو بهش بگم . کلی دوست دارم . با کلی ادم سلام و علیک
دارم . کلی ...

اما ...
تنهام

دورو برم
پرند اما کوش اون که من بیتابشم

اونکه به
چشم نیاد بزرگترین ایرادشم

حتی به بدترین
شکل بزنن زیر آبشم

اون که
دونسته با دروغهاش سیاه بشم !

 

 

من یکی و
میخوام که هم چترم باشه ،‌ هم تکیه گاهم باشه ،‌ هم نوازشگرم ... طرف مشورتم باشه
... دوستم داشته باشه و از همه مهمتر من عاشقش باشم

من عشق
میخوام !‌من طپش های دل بیقرارو میخوام

من نفس
میخوام ... نفسی که پرم کنه از حس بودن ... از بیقراری.... از .. ع ... ش ... ق ........

من ارامش
میخوام

خسته و
مانده و وحشت زده و سرگردان     کو در این
شهر مرا خواب کند آغوشی؟




نوشته شده در تاریخ جمعه 89/7/30 توسط سارا
سلام
اول اتفاقی که این روزها ذهنمو مشغول کرده بعد دل خودم ! موافقین ؟

چند روز پیش برای دوستم خواستگار اومد

خواستگار اون برای من کلی فکر درست کرد. چند روزه که
درگیرم...

اون نمیدونه با این احساس ها چیکار کنه ؟ منم نمیدونم ! کاش
یکی جواب این سئوالها رو بده !

اون میگفت از اینکه نمیتونم بهش بگم تواولین مرد زندگی منی
دارم عذاب میکشم .

از اینکه بخواد دستم رو بگیره و خاطره ی دیگری تو ذهنم بیاد
میترسم .

از اینکه روحم باکره نیست نگرانم !

قلبم یه روزگاری برای دیگری می تپیده و حالا... چطور بهش بگم باید برای اون بتپه؟!

هنوز وقتی از یکسری از خیابونها رد میشم یکسری خاطره از
صندوقچه ذهنم  بیرون میاد که به این مرد
متعلق نیست ... میترسم این خاطره ها...

دارم میمیرم از این درد...

متاسفانه منم برای این حرفها هیچ جوابی ندارم   !‌ تو چی جواب داری؟ خوشحال میشم نظرتو بدونم !

 





نوشته شده در تاریخ جمعه 89/7/30 توسط سارا
ادامه مطلب...


نوشته شده در تاریخ دوشنبه 89/7/26 توسط سارا

اولشه

دوستت دارم اونقدرکه دستتو رو دستم میذاری و هیچی نمیگم

یکم گذشت

دوستت دارم اونقدر که برای لبات رو لبام خونه میسازی و هیچی نمیگم

یکم دیگه گذشت

دوستت دارم اونقدر که به خونه ات دعوت میکنی و میام

یکم گذشت

دوستت دارم اونقدر که قبل از اینکه قلب عریانتو ببینم تن عریانمو میبینی

دوباره یکم گذشت

دوستت دارم اونقدر که در کنار بکارت ذهن و روحم بکارت جسمم رو هم تقدیمت میکنم

خیلی گذشته

دوستت دارم اونقدر که هنوز با خاطراتت زنده ام

یکم بعدش

دوستت دارم اونقدر که برای جاودان شدن زندگی ات با دختر حاج آقا ... شب و روز سر سجاده ام

دوباره یکم گذشت

دوستت دارم اونقدر که دنیا اومدن بچه ات برای من بزرگترین هدیه است ...

 

هنوز میگذره و هنوز من دوستت دارم !




نوشته شده در تاریخ شنبه 89/7/24 توسط سارا

گرچه روز عیده و روز شادی !‏اما دلم گرفته ...ببخشید اگه خاطر عزیزتونو مکدر میکنم ...

خیلی وقته دلم هوایی شده .

نمیدونم چشه ؟ گاهی وقتها که شعر عاشقانه ای میخونم یا میشنوم . وقتی اشکم در میاد ، وقتی دلم می لرزه یا می طپه و برای این آشوب دلیلی پیدا نمیکنم ... یاد این شعر میفتم به عشق عاشقم نه بر وصال تو !

آره من حال و هوای عاشقی رو میخوام

من طپشهای دل بیقرار رو میخوام . من این آشوب و طوفان رو دوست دارم ... من دیوونه و بیقرار اون شب و روزهام که خواب و خوراک نداری ... که تاب نداری ... که ...وگرنه هیچ فرد خاصی ...

نمیدونم شاید چون خیلی دنبال ایده آلم این طوری ام ! شایدم من فقط عاشق عاشق شدنم !

عاشق اینم که رنگ رخسارم خبر از سر درونم بده ... که داد بزنه چشمهام ، که یه غم بزرگ توش زندونیه... که اسیره ....که ...

یکی بیاد عشق و معنی کنه....

من که خیلی وقته دیوونه ام...

وقتی سالها پیش در به در ،‌ کوی به کوی ،‌ دنبال یه غریبه گشتم ... همه فهمیدن دیوونم

نزدیک 8 سال میگذره از اولین باری که برای یه غریبه نوشتم !

برای کسی که نمیشناختمش اما دوست داشتم که باشه ... که داشته باشمش ... که مال من باشه ....

و 8 سال گذشته و 8 تا بهارکه تنهایی به خورشید تیرگان سلام داده ، 8 تا شهریور که به مهر خوش آمد و گفته 8 تا آذر که چله نشین شده و 8 تا اسفند که اصلا امید نداشته فروردین و ببینه ،‌ اما ننه سرما که رفته با اومدن حاجی فیروز ... یهو دیده دختر بهار ایستاده و اونم به احترامش از جا بلند شده و بهار نشسته ....

8 بار همه ی این اتفاقها افتاده و هنوز غریبه ی من نیومده ...

اونکه دلم براش بلرزه ! ‌اونکه چشاش رو بشناسم ! اونکه هرم داغ نفسهاش به گردنم ساییده شه و ... بدونم مال منه ...

چند تا بهار دیگه .... چند تا تسلسل دیگه لازمه ؟ کی میدونه ؟




نوشته شده در تاریخ شنبه 89/7/17 توسط سارا
   1   2      >
درباره وبلاگ

سارا
به دنبال خودم که میگشتم او را یافتم ! چند وقتی است عجیب عاشقم
sj.mashadi@yahoo.com
bahar 20