در نهان به آنانی که دوستمان دارند.........
حتی دقیقا جملش یادم نمیاد
میدونین که میخوام چی بگم ؟ جمله ی دکتر شریعتی
میترسم حرف بزنم و باز یکی ناراحت شه
امروز بابا میگفت
منو تو پیر کردی !
دردناکترین جمله ایه که آدم میتونه از پدرش بشنوه !
از لحظه ی تولد فکر کنم به جز زحمت برا بقیه چیزی نداشتم !
حالام که فکرم ،ایده هام ؛ کمال گراییم و انگار حتی سنگینی وزنم رو گلوی بقیه است و داره خفشون میکنه که همه و همه دست در دست هم ...!
تمام اونهایی که خیلی دوستم دارن رو آزار میدم ! با این دیوونگی هام !
نمیدونم ! چمه ؟ خدا خسته نشد از دست من ؟ از اینهمه خرابکاری من ؟ خودم خسته شدم !
نمیدونم باید چیکار کنم ؟ عجب صبری خدا دارد!!!
برام دعا کنین
اصلا دوست نداشتم شروع سال اینطوری بنویشم !
اما حتی باورم نمیشه فقط 10 روز از 90 گذشته !!! به اندازه ی 20 اسفند خسته ام !