|
رنگین کمان |
||
|
کارم شده این شبها دعا به درگاه خدا و ختم قرآن برای تو تا خدا به دلت بیاندازد حلالم کنی میدانم چقدر سخت میگذرد
دل من هم گاهی هوای ویونا میکند نه غذایش را دلم هوای هوایش را میکند دل من هم گاهی مرور میکند خاطره ها را اما امروز من اینجایم و تو آنجا به حرمت احساس بگذار پر پروازم باز شود ! آه نکش زمین گیر شدم پ ن : هدیه ی تولد تبریک نگفته ام ، بیا و حلالم کن !
نوشته شده در تاریخ یکشنبه 91/1/27 توسط سارا
هربار زمین میخورم یادم میاد چند قطره اشک ریختی ... یادم میاد ... پر پرواز پیدا کردم ولی زمین میخورم زمین میزنم بار سنگین حقی که به گردنمه عاشق شدم عاشق یکی که به این باورم رسونده تاکه از جانب معشوق نباشد کششی. حلالم کن نوشته شده در تاریخ شنبه 91/1/19 توسط سارا
تو سکوت کن من هم تظاهر کن من هم آخرش این سکوت میشکند قول میدهم به نظرت کداممان تیشه برمیداریم ؟
نوشته شده در تاریخ پنج شنبه 90/12/4 توسط سارا
از گل فروش لاله رخـی لاله مــــی خرید می گفت: بی تبسم گل،خانه بـــی صفـــاست گفتم : صفـــای خانه کفـــایــت نـمـــــی کــند بـــاید صفــای روح بیابی که کــیمیـــــاســت خوب است ای کسی که به گلزار زندگـــــی؛ روی تو همـچو لاله صفابخش و دلربــاست.. روح تـو نیز چون رخ تو با صفــــا بــود .. تا بنگری که خانه ی تــو خانه ی خــداست...
نوشته شده در تاریخ چهارشنبه 90/11/19 توسط سارا
دختر بنت الدجی امشب سه جا دارد عزا گاه میگوید پدر گاهی حسن گاهی رضا
پارسال امشب من یه حاجت یه نذر
امسال امشب من یه حاجت که نمیدونم ... یه نذر که دوست داشتم اداش کنم
نوشته شده در تاریخ شنبه 90/11/1 توسط سارا
|
||
